مسکن در ثبات اقتصادی و بهزیستی خانواده نقش اساسی دارد و این عامل از جنبه اجتماعی بسیار قوی برخوردار است زیرا فقر و عدم تامین اقتصادی ازوجود مسایل اجتماعی و بی ثباتی به شمار می رودوفرصت های شغلی ،دوری و نزدیکی مسکن به محل کار ،هزینه های رفت وآمداز عوامل اقتصادی تاثیرگذار بر امر مسکن هستند به مثابه نوعی سرمایه گذاری دارای مفهوم اقتصادی و به عنوان شکلی از پس اندازنیز منافع ویژه برای برای ساکنان در بر دارد ارزش آن به عنوان یک کالای مطلوب مفید قابل توجه است . برنامه های مسکن را می توان به صورتی تدوین کرد که منافع حاصل از آن به شکل پس انداز شخصی به حداکثر برسد
نقش مسکن درفرایند توسعه اقتصادی و اجتماعی و اهمیت آن
مسکن در توسعه اقتصادی و اجتماعی بویژه از نظر نقش آن در ایجاد اشتغال ،جذب مازاد ظرفیت تولید ، افزایش ارزش افزوده و تقویت بنیه اقتصادی اهمیت خاصی دارد
.نگاه سیستمی به کالبد و مسکن روستاها به طور کلی اجزاء تشکیل دهنده سکونتگاه و مسکن را شناسایی و ارتباط آن ها را با یکدیگر را کشف نماید در شکل گیری توسعه روستایی و کالبدی و مسکن مناسب اثرات تعیین کننده ای به جای میگذارد
– مسکن مناسب عرصه ی لازم را برای توسعه منظم و هماهنگ جامعه فراهم می آورد؛
– مسکن مناسب قابلیت تولید فردی را که لازمه رشداقتصادی است بالا میبرد؛
– فعال بودن بخش مسکن به طور مستقیم و غیر مستقیم ایجاد اشتغال میکند،زیرا صنعت ساختمان ۵۰ تا ۵۵ درصد محصولات بخشهای صنعتی را مورد استفاده قرارمی دهد
– . طبق پژوهش به عمل آمده از سوی سازمان ملل ایجاد هر شغل جدید در بخش ساختمان و مسکن ،منجر به ایجاد سه شغل جدید در سایر بخشهای اقتصادی می شود
– تقویت بخش مسکن به توسعه صنعت ساختمان که برای توسعه اقتصادی و اجتماعی ضروری است کمک می کندو با به تحرک درآوردن صنایع ساختمانی عده زیادی از مهاجران و بیکاران بدون مهارت را می توان در آن به کار گمارد
خرید آپارتمان در تهران تا دو میلیارد
– صنعت ساختمان با شتاب زیادی در بقیه اقتصاد اثر دارد زیرا در مراحل اولیه توسعه ،افزایش فعالیت های ساختمانی بر آهنگ رشد اقتصادی افزوده و در مراحل بعدی خود تحت تاثیر رشد اقتصادی گسترش مییابد؛
– مسکن میتواند باعث توزیع متناسب جمعیت با توجه به سیاست های ملی و منطقه ای شود؛
– مسکن کانون و محرکی برای پس انداز شخصی به وجود می آورد.مقادیر زیادی از این پس اندازها بیهوده برای مساکن نامناسب مصرف می شود که فقط از طریق برنامه ریزی موثر میتواند افزایش یافته و به مصارف بهتر و بادوامتر برسد؛
– مسکن بر تحقق عدالت اجتماعی به علت ایجاد اشتغال و رفع بیکاری موثر است؛
– سرمایه گذاری در امر مسکن باعث کاهش نقدینگی و کنترل تورم می شود؛
بخش مسکن به دلیل نداشتن خصوصیات زیر میتواند به جذب نقدینگی وخروج اقتصاد از شرایط رکود و تورم کمک نماید:
عدم وابستگی به ارز؛
داشتن سهم قابل توجه در تولید ناخالص ملی و ثروت ملی ؛
تخصیص حدود ۳۰% از هزینه خانوار به این بخش ؛
ایجاد تحرک در بیش از ۳۰۰ رشته ی صنعتی که مستقیم یا غیر مستقیم به صنعت ساختمان وابسته اند؛
افزایش در سرمایه گذاری بخش ساختمان باعث ارزش افزوده در کل بخشهای اقتصادی می شود به طوری که یک درصدافزایش در سرمایه گذاری بخش ساختمانی ،موجبات رشد۲۶/۱ درصدی از کل ارزش افزوده سایر بخشها را فراهم میسازد
۲-۶٫عوامل موثر در تدوین استاندارد های مسکن
عوامل اولیه موثر در تدوین استاندارد های مسکن رامی توان به شرح زیر خلاصه کرد:
عوامل اقتصادی: سطح درآمد،شیوه زندگی ،هزینه مسکن و تسهیلات عمومی در زمان و مکان معین ،هزینه های تولید ، قدرت خرید ساکنان ،منابع موجود ،دسترسی به منابع ،ظرفیت اقتصادی و عملی بودن اقتصادی.
عوامل انسانی و اجتماعی:نیازهای اجتماعی و ارزشها واولویت های ساکنان ،تفاوت بین خانواده ها،بعد خانواده،محدوده ی خصوصی،سازمان بندی خانواده ،نیازمندیهای کارکردی و خصوصیات دیگر از قبیل عمر متوسط ،روش زندگی ،آموزش و پرورش،تجربه ی زندگی شهری واکنشهای اجتماعی.
عوامل فرهنگی: الگوهای فرهنگی محلی،آداب و رسوم،روشها،مصالح و طرحهای ساختمانی محلی،سازش پذیری فرهنگی.
عوامل اقلیمی: وضعیت آب و هوایی،درجه ی حرارت،رطوبت ،باد و به طور کلی وضعیت جغرافیای طبیعی منطقه.
تراکم :میزان تراکم در نقاط مختلف شهر،نحوه پراکندگی آن ها،مقدار فضای باز و سبز.
فضا: تجزیه و تحلیل عملیات انسانی در خانه ،و طریق زندگی،فضای موجود و اشغال شده توسط خانوارها
تدوین استانداردهای مسکن
تدوین استانداردها اگر با دقت و ظرافت خاص و با در نظر گرفتن مسائل اقلیمی ،اقتصادی و فرهنگی صورت نگیرد مشکلات خاصی را ایجاد می کند به طور مثال:استانداردهای سطح بالا هزینه مسکن را افزایش داده ،در نتیجه افراد کم درآمد شهری از عهده تامین آن برنمی آیند و به ناچار به مناطق حاشیه ای روی می آورندو در نتیجه مسئله مشکلتر می شود و یا استانداردهای غیرقابل انعطاف باعث عدم مشارکت مردم در اجرای طرحها خواهد شد؛همچنین ممکن است استانداردهای مبتنی بر درآمد باعث افزایش فاصله طبقات اجتماعی شودو یا دوره ساخت را طولانی کند.